An unfinished Life

 

  • Blera B.H
  • شنبه ۱۱ بهمن ۹۹

هنرنمایی من :/

 

+آه، هوبا، این چیه؟

-این توئه وختی از یه چیزی راضی هستی ^♡^

+هممم...ㅡㅅㅡ

.

.

+و این یکی چیه؟

-این وختیه که کنارم دراز میکشی.

+آها...خیلی برای من پشمالو نیستن؟

-نه هیونگی، دقیقا جوریه که به نظر میای! خیلی نرم و گرم ^♡^

.

.

-این چیه هیونگی؟

+جوری که به نظر من میای.

-من شبیه یه کاغذ پاره شده پر از لیریکم؟

+نه، تو شبیه...آه اون قلبه! تو برای من شبیه عشقی.

-هیونگییییی😭💜

 

ببخشید واسه اینجوری پست شدنشون، هروخ از تو پوشه دوربین عکس آپ میکنم این ریختی میشن مسخره ها ://///

-شاید ایده خوبی نبود که امشب بیایم ستاره هارو ببینیم!

+اینطوری فکر میکنی؟😒

+هوبا، سردته؟

-نه، من خیلی متاسفم که خیس شدی...میدونم خوشت نمیاد.

+دیگه مهم نیست. ببخشید که نتونستی ستاره هارو ببینی هوبا.

-ولی من هنوزم میتونم تو چشای تو ببینمشون، میو من *^*

  • Blera B.H
  • شنبه ۱۱ بهمن ۹۹

اومد تو ذهنم...

سر صبحی توهم زده بودم و این چیزا به ذهنم رسید و از اونجا که با یه نویسنده طرف هستید...

 

  • Blera B.H
  • يكشنبه ۵ بهمن ۹۹

یکی ازون شبا

یکی ازون شبا که تا صب بیدارم و به آهنگام گوش میدم، درحالی که از پنجره به بیرون زل زدم و دنبال ماه میگردم. اما هیچ جا پیداش نیست...

یکی‌ازون شبا که همه رفیقام خوابن و شلوغی روز تموم شده، اما من تازه بیدار شدم. تقصیر خودم نیست که همه چیز وقتی خورشید میره پایین عوض میشه.

دارین با خودتون میگین چرت و پرت میگم و یه دختر خیال باف و علافم، میدونم. همه همینو میگن.

اما قرار نیست اهمیت بدم :) دلتون نمیخواد نخونید، شما که به هرحال ساکتین.

 

  • Blera B.H
  • يكشنبه ۲۸ دی ۹۹
내 사랑
내 사랑
내 사랑
내 파란 꿈속에 널 담을래
아니라고 해도 내 눈 속에
내 파란 꿈속에 널 안을래
안 된다고 해도 내 품속에

Blue side
Back to blue side