+آه، هوبا، این چیه؟
-این توئه وختی از یه چیزی راضی هستی ^♡^
+هممم...ㅡㅅㅡ
.
.
+و این یکی چیه؟
-این وختیه که کنارم دراز میکشی.
+آها...خیلی برای من پشمالو نیستن؟
-نه هیونگی، دقیقا جوریه که به نظر میای! خیلی نرم و گرم ^♡^
.
.
-این چیه هیونگی؟
+جوری که به نظر من میای.
-من شبیه یه کاغذ پاره شده پر از لیریکم؟
+نه، تو شبیه...آه اون قلبه! تو برای من شبیه عشقی.
-هیونگییییی😭💜
ببخشید واسه اینجوری پست شدنشون، هروخ از تو پوشه دوربین عکس آپ میکنم این ریختی میشن مسخره ها ://///
-شاید ایده خوبی نبود که امشب بیایم ستاره هارو ببینیم!
+اینطوری فکر میکنی؟😒
+هوبا، سردته؟
-نه، من خیلی متاسفم که خیس شدی...میدونم خوشت نمیاد.
+دیگه مهم نیست. ببخشید که نتونستی ستاره هارو ببینی هوبا.
-ولی من هنوزم میتونم تو چشای تو ببینمشون، میو من *^*
یکی ازون شبا که تا صب بیدارم و به آهنگام گوش میدم، درحالی که از پنجره به بیرون زل زدم و دنبال ماه میگردم. اما هیچ جا پیداش نیست...
یکیازون شبا که همه رفیقام خوابن و شلوغی روز تموم شده، اما من تازه بیدار شدم. تقصیر خودم نیست که همه چیز وقتی خورشید میره پایین عوض میشه.
دارین با خودتون میگین چرت و پرت میگم و یه دختر خیال باف و علافم، میدونم. همه همینو میگن.
اما قرار نیست اهمیت بدم :) دلتون نمیخواد نخونید، شما که به هرحال ساکتین.