Good days

 

خورشیدی دیگر پشت سرم غروب میکند، اما من به جلو قدم برمیدارم. به عقب نگاه نمیکنم، تنها چیزی که از گذشته میبینم سایه ایست که در نور خونی خورشید ایستاده و مرا تماشا میکند.

conteniue

Cozy

From a bright glittery place

...to a cozy one

 

.Where I can rest my mind

.You can use it too. It's free

درونگرا

طبق شواهد موجود من یه درونگرام.

و طبق نتایج MBTI حدود 75 درصد درونگرا هستم.

و مشکلات یه درونگرارو با گوشت و خونم حس میکنم وقتی میگه:

من افسرده یا دیوونه یا اجتماع گریز نیستم. فقط نیاز دارم یکم از مردم دور باشم تا افسرده یا دیوونه یا اجتماع گریز نشم.

 

ولی از مشکلات بزرگ درونگرا بودن اینه که هیچ جوره نمیشه مودبانه گفت " ببین، من دوست دارم اما فعلا نیاز دارم ازت دورباشم تا مغزمو از دست ندم."

.

.

.

.

با ما درونگرا ها مهربون تر باشین :")

چالش کیوتچه

کیوتچه چالش باحال گذاشته، خواستید شرکت کنید😎

برای وارد شدن به پست چالش  بکلیک 

*رنگ لینکه ملوم نی چرا ://// 

 

 

۱. بیان یا واقعیت؟ دوستای خوبی تو بیان دارم که وختی تو واقعیت تنها بودم اونجا کنارم بودن، مخصوصن عمو لاولی و لاته و آیان، اما واقعیت هم لازمه...نه؟

 

۲. روح یا جسم؟ روح، قدرت روح خیلی خیلی بیشتره...نمیدونم شایدم به خاطر شخصیت معنوی گرامه اما همیشه روحو ترجیح دادم

 

پریدن از ساختمون هشت طبقه یا پل؟ پل، یه پل بلند که زیرش آبشاره و مرگت حتمیه  *ساری ولی بخش تاریکم یکم همچین...آره...

 

۳. بزرگترین ترس خیالیتون؟ تو تاریکی حشره میبینم، حشره های بزرگ و سایه هایی که روی دیوار یا زمین نیستن، دقیقا روبه روم وایسادن و آخرشم میرن تو اتاق بغلی...

 

۴.هیولای درونتون چ شکلیه؟ یه اسب بالدار خاکستری با چشمای شیشه ای و بالای بزرگ، یه زره عجیب و فلزی که شبیه مارای بهم پیچیده ان،

و و و که الان حسش نیست همه جزئیاتو بنویسم. ولی همه احساساتش با رنگایی که توی شیشه چشمش پخش میشن مشخص میشه

 

۵.دروغ و جذب ترحم یا حقیقت و طرد شدن؟ حقیقت و از چشم بقیه افتادن همراه دروغ و منفعت🤷‍♀️ ساری ولی این روزا نمیشه با معیارای انسانی زندگی کرد

 

۶.چند درصد توی بیان واقعیته؟ منظورو درست نگرفتم، ینی بقیه چقد واقعین یا خودم چقد واقعیم؟ اگه بقیه منظورته که نمیدونم، من در جایگاهی نیستم ک قضاوتشون کنم و بهم ربطی عم نداره، اما خودم...شاید ۹۰ درصد واقعیت باشم. ده درصد بقیه رو ترجیح میدم یه راز بین خودم و نیلدا نگه دارم.

 

۷.کدوم یکی از بچه های بیانو دوست داری تو واقعیت ببینی؟ ددی و مونی عاف کورس، عمو لاولی، دلم میخواد ببینم کیوتچه همونقد ک تصور میکنم پفیه یا نه *^* آیانی و لاته عنتر بی معرفتم دوس دارم ببینم *^* لفخزحسنسن دلم براتون تنگیده گایز، هرجا هستید و میبینید یه روزی این پستو یه کامنت بزارید ㅠㅠㅠㅠㅠ

 

۸.اگه ببینیدشون دوس دارید چطوری باهاشون وخ بگذرونید؟ با عمو لاولی یه عالمه شیطونی میکنم و کلی زخم و زیلی میشم، عاخرشم یه بستنی گنده میخوریم باهم *^*

میخوام بشینم با کیوتچه کلی حرف بزنم و از خاطرات خوبمون و افکار عجیب غریبمون بگیم، شاید کتاب بخونیم و قهوه بخوریم، وایایایایایایا میخوام همه گربه هاشو بچلونم *^* ♡♡

لاته...باهاش میرم کافه و لاته میخورم. بعدم اون "درباره من" که براش نوشته بودمو نشونش میدم و درباره دایناسورای احمق براق میحرفیم.

آیانی...باهاش...باهاش دوچرخه سواری میکنم، شایدم فنگرلی کنیم *^*  پ.ن: اینو یادم رفت بگم، میخوام با آیانی کلی آهنگ گوش بدم، ازون آهنگ خفنا ک میزاره تو وبش، چندتا ازون عکسای خفنشم کش میرم😎😈

اگه اون میسو رو گیر بیارم حتمن انقد میزنمش ک کبود شه🗡🗡

 

۹.کدوم یکی از این قرصارو میخوری؟

-کشتن آدما بدون هیچ سرنخ و گیر افتادن

-بهتر شدن تو یکی از استعدادات

-دیدن درون آدما این، چون اینطوری میدیدم ارزششو دارن یا نه

-ریست کردن دنیات و از اول شروع کردن زندگی

 

۱۰-چند درصد از سوالارو طبق حقیقت جواب دادی؟ صد درصد، عای هو ناثینگ تو لوز😂🔫